ترلانترلان، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

دوست داشتنی ما

... زمان میگذرد

روزهای زندگیم گرم میگذرد با تو ... به گرمای لحظه هایی که تو در آغوشمی...ای جان من عشق این روزهایت امیدی ست برای خوشبختی فردایت...میدانم که همیشه همین گونه که هستی خواهد ماند مثل یک گل... من چقدر خوشبختم از اینکه اینجا هستم در کنار تو ...تویی که برایم از همه چیز بالاتری و از همه کس عزیزتر ... این روز ها میشینم ترلان رو نگاه میکنم ... دستاشو پاهاشو قیافه ی شیطونشو . به پهلو خوابیدنش رو . خنده های از ته دلش رو . شیطونیها و این ور اون ور پریدنش رو . حرفا زدناش که  تموم نشدنی هستن ... سعی میکنم سیر شم از دیدنش اما نمیشم. از الان ناراحتم واسه اون روزایی که دلم تنگ میشه واسه این سنش. اون موقع که عکساشو ببینم و حسابی دلم بگیره آخه ز...
14 تير 1395
1